خا لص سازي يا شايسته سالاري

۳۳ بازديد

جماران نوشت: خبرنگار جماران، سراغ دفتر علي لاريجاني رفت و توضيحات بيشتر در خصوص اين موضوع را جويا شد.دفتر رسانه وي اما، در پاسخ به اين سوال مطلبي با عنوان «سه پرده از مخالفت آيت‌الله خامنه‌اي، شهيد مطهري، و شهيد سليماني با جريان خالص‌سازي» را ارسال كرد.

 

تعبير «خالص سازي» كه وي در اين پاسخ استفاده كرده از ديروز تبديل به هشتگ در شبكه هاي اجتماعي شده و تفاسير و روايت هاي مختلفي از مفهوم و سابقه آن بيان شده است

 

روز گذشته انتشار پاسخ كوتاه علي لاريجاني به شايعه ها پيرامون ارائه ليست انتخاباتي توسط وي در انتخابات آتي، بازتاب وسيعي در رسانه ها و محافل سياسي يافت. او در بخشي از آن متن نوشته بود: «نه بحثي درباره حركت انتخاباتي در ميان است و نه ارائه ليست سراسري و نه رايزني با ديگران صورت پذيرفته. لذا بدين وسيله از جريان خالص سازي رفع نگراني مي شود و بعيد است به اين روش هاي برادران بتوان رقابت تصنعي ايجاد كرد. ملك را چاره اي ديگر نياز است».

 

تعبير «خالص سازي» كه وي در اين پاسخ استفاده كرده از ديروز تبديل به هشتگ در شبكه هاي اجتماعي شده و تفاسير و روايت هاي مختلفي از مفهوم و سابقه آن بيان شده است.

 

خبرنگار جماران در اين خصوص به سراغ دفتر علي لاريجاني رفت و توضيحات بيشتر در خصوص اين موضوع را جويا شد.دفتر رسانه وي اما، در پاسخ به اين سوال مطلبي با عنوان «سه پرده از مخالفت آيت‌الله خامنه‌اي، شهيد مطهري، و شهيد سليماني با جريان خالص‌سازي» را ارسال كرد كه عينا در پي مي آيد:

 

«اگر فرض كنيد پيغمبر در همان جامعۀ چند هزار نفري -كه كار خالص‌سازي خيلي آسان‌تر بود از يك جامعۀ هفتاد ميليوني كشور ما- مي‌خواست خالص‌سازي كند، چه كار مي‌كرد؟ چه برايش مي‌ماند؟ آن كه يك گناهي كرده، بايد مي‌رفت؛ آن كه يك تشري شنفته، بايد مي‌رفت؛ آن كه در يك وقتي كه نبايد از پيغمبر اجازۀ مرخصي بگيرد، بايد مي‌رفت؛ آن كه زكاتش را يك خرده دير داده، بايد مي‌رفت؛ خوب، كسي نمي‌ماند. امروز هم همين‌جور است. اينجوري نيست كه شما بياييد افراد ضعاف‌الايمان را از دائره خارج كنيد، به بهانۀ اينكه مي‌خواهيم خالص كنيم». رهبر انقلاب — ۱۳۸۹/۰۹/۱۶

 

«شهيد سليماني وقتي مي‌ديد در داخل سر مسائل كم‌ارزش اختلاف را به حدي مي‌رساندند كه يك شكاف اجتماعي ايجاد مي‌كرد، ايشان رنج مي‌برد. چرا؟ چون اين شكاف‌ها و كشمكش‌ها وقتي علاج نمي‌شود، تبديل به كينه و خشونت مي‌شود. نتيجه چيست؟ نتيجه دسته‌بندي‌هايي در جامعه است كه به‌جاي آنكه اراده‌شان به‌سوي آباداني كشور سوق پيدا كند، به دنبال كشمكش مي‌روند. او اين را درك مي‌كرد. برخي كشورهاي منطقه سال‌هاست درگير كشمكش داخلي‌اند. پولدارند، اما آباداني نيست. ما نبايد اين‌طور باشيم. بايد بفهميم نبايد اين‌گونه عمل كنيم. در اين نبايد ترديد كرد كه ايشان با گرايش‌هايي كه در جامعه قطب‌بندي و تضادآفريني و وحدت‌شكني مي‌كند مخالف بود. علي‌الاغلب در جلسات به ما مي‌گفت و نقد مي‌كرد و مي‌گفت با فكر بعضي‌ها كه نمي‌شود مملكت را اداره كرد. فكرشان براي يك گروه خوب است.

 

بايد مسئله را حل كرد. گاه يك مسئلۀ بين‌المللي مطرح بود، ايشان بلد بود مسائل را جدا كند و مي‌گفت چرا بعضي‌ها اين‌طور رفتار مي‌كنند؟ مي‌گفت كار ما را سخت مي‌كنند. كساني كه به منافع ايران فكر مي‌كنند مي‌دانند اگر يك محور وحداني نداشته باشيم، شكستگي پيدا مي‌كنيم. حال برخي مي‌گويند اگر يك محور وحداني داشته باشيم، ديگر تكثر نداشته باشيم. نمي‌توانيد يك جامعۀ پويا داشته باشيد، بدون تكثر. تكثر را نبايد تحت عنوان خالص‌سازي از بين برد. شهيد مطهري در يكي از آثارشان نكته‌اي مي‌گويند كه خيلي پندآموز است. مي‌گويند آن تمدن اسلامي، كه گل سرسبد زمان خودش بود، چگونه به وجود آمد؟ يك زماني در قطب‌بندي دنيا تمدن اسلامي حرف اول را مي‌زد و تا دروازه‌هاي اروپا و از آن سو تا چين پيش رفته بود.

 

ايشان مي‌گويد علت اين پيشرفت اين بود كه جوامع مختلف با فرهنگ‌هاي مختلف اين را پذيرفتند كه زير اين چارچوب قرار بگيرند. تساهل و مداراي حاكمان اسلامي بود نسبت به اديان مختلف. يعني مجوس، زرتشتي‌ها، مسيحيان، يهوديان همگي احساس مي‌كردند در دامان اين تمدن اسلامي مي‌توانند يك زيست شرافتمندانه داشته باشند. حتي مسيحياني كه از بيزانس فرار مي‌كردند اينجا پناه مي‌دادند. اين يعني تكثر پذيرفته شده، اما ذيل آن چارچوب وحدت حكومت اسلامي / علي لاريجاني؛ ملك سليمان؛ شبكۀ سۀ سيما، ويژه‌برنامۀ يادبود شهيد سليماني؛ ۱۴۰۱/۱۰/۱۰

 

برخي به‌دنبال تئوري‌هاي من‌درآوردي خالص‌سازي‌اند و به هر بهانه‌اي تجزيۀ افراد جامعه را مي‌خواهند. اين جهت عكس فكر آقاي مطهري است. شعار خالص‌سازي در حكومت به‌معناي محروم‌كردن از انديشه‌ها و توانمندي‌هاي گسترده و مختلف مردم است. با اين‌گونه روش‌ها، تمدن جديد سامان پيدا نمي‌كند. ممكن است تصور شود كثرت‌گرايي در به‌كارگيري انديشه‌هاي مختلف مربوط به مديرتي جامعه نيست.

 

اما در تمدن گذشته و تساهل در انديشه‌هاي مختلف مذهبي در مواقفي از آراي مختلف حتي اديان مختلف در مساند مختلف حكومت بهره جسته‌اند. بنابراين اگر پيش‌تر شما شاهد تمدن قوي اسلامي بوده‌ايد، اين‌گونه نبود كه تصنعي گرايش‌هاي مختلف را به كار گرفته باشند. به تعبير استاد مطهري، در شكل‌گيري تمدن باشكوه اسلامي، همۀ معتقدان اديان را بدون كوچك‌ترين دوگانگي در بين خود قرار دادند / علي لاريجاني؛ همايش شهيد مطهري و امتداد اجتماعي حكمت و فلسفۀ اسلامي، ۱۴۰۱/۰۲/۱۰

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.