اربابي در اردستان به يكي از نوكرانش گفت فردا صبح اول وقت بيا اين جا كه مي خواهم ترا بفرستم پيش كدخداي اونج براي يك كار ضروري.نوكر صبح زود كه از خواب بيدار شد براي خود شيرني و غافلگير كردن ارباب بدون اينكه به ارباب بگويد رفت اونج .نزد كدخدا كه رفت پس از احوال پرسي چاق سلامتي كدخدا گفت خب چه كار داري نوكر هاج وواج مانده كه راستي ارباب با كدخدا چه كا رداشته كه مرا فرستاده .بالاخره شرح ما وقع را گفت . كدخدا براي اينكه اين نوكر سر به هوا را تنبيه كند گفت من مي دانم ارباب تورا براي چكار فرستاده. ارباب يك هاون كم دارد وتو را فرستاده كه براي او يك هاون ببري ويك هاون داد به نوكر بي چاره كه تحويل اربابش بده.سختي حمل يك هاون سنگي كه سنگيني آن ضرب المثل شده وموقع خريد وفروش خانه هاون جا به جا نمي شد آن هم با پاي پياده وبدون وسيله به فاصله چند فرسنگ براي همگان معلوم است. بعد از ساعت ها بدبختي ورنج خود را بمنزل ارباب رسانيد وفكر مي كرد از اينكه چنين كار پر زحمتي را تحمل كرده ارباب خيلي خوشحال شده واورامورد تشويق قرار خواهد گرفت .ولي ارباب ضمن اعتراض كه چرا صبح اول وقت نيامدي گفت من ديشب نامه به كدخدا نوشتم كه صبح تو برايم ببري اونج. كه آه از نهاد نوكر بلند شد كه اين همه سختي براي يك بي توجه اي.واز آن ببعد اين ضرب المثل بو جود آمد ((مثل قاصد اونج))
ضربالمثلها یکی از جوانب مهم فرهنگ و ادبیات هر کشور است که بهویژه در زبانهای آلمانی نیز بسیار متنوع و پرکاربرد هستند. در فرهنگ آلمانی، ضربالمثلها بهعنوان نشانهای از حکمت مردم و تجربیات آنها شناخته میشوند و معمولاً در مواقعی که نیاز به توصیه یا انتقال یک اصل زندگی داریم، بهکار میروند. این ضربالمثلها معمولاً بهصورت کوتاه و شفاف هستند و بهوضوح مفهوم خود را انتقال میدهند.
بهعنوان مثال، یکی از ضربالمثلهای رایج آلمانی "Übung macht den Meister" است که بهمعنای "تمرین میتواند یک استاد را از تو بهوجود بیاورد" است. این ضربالمثل بیان میکند که تمرین و تلاش مداوم میتواند بهانسان کمک کند تا در هر حوزهای مهارتهای لازم را کسب کند و بهعنوان یک استاد در آن حوزه شناخته شود. از این ضربالمثل نشاندهنده اهمیت کار ارادهای و پیوسته در پیشرفت فردی است.
ضربالمثل دیگری که در زبان آلمانی شنیده میشود، "Viele Köche verderben den Brei" است که بهمعنای "تعداد زیادی آشپز غذا را خراب میکنند" است. این ضربالمثل بیان میکند که وقتی چند نفر در یک کار شریک میشوند و هرکدام نظرات و روشهای خود را دنبال میکنند، ممکن است کار بهنحوی اشتباه انجام شود یا کیفیت آن کاهش یابد. این ضربالمثل بهعنوان یک هشدار در مورد مخاطرات همکاری بیترتیب و ناتوانمردانه بین افراد استفاده میشود.