داستان كوتاه

۱۹ بازديد

عتيقه فروشي در روستايي به منزل رعيتي ساده وارد شد ، ديد روستايي ؛ تغار(ظرف) نفيس و قديمي دارد كه در گوشه اي افتاده و گربه اي از آن آب مي خورد . با خود فكر كرد و گفت : اگر قيمت تغار را بپرسد ، دهاتي ملتفت مطلب گرديده ، قيمت گراني بر آن مي نهد ، لذا گفت : عمو جان ! چه گربه قشنگي داري آيا حاضري آن را به من بفروشي ؟

دهاتي با قيافه اي كه حاكي از صداقتش بود پرسيد : چند مي خري ؟ گفت يك درهم. دهاتي گريه را گرفته و به دست عتيقه فروش داد و با كمال سادگي گفت : خيرش را ببيني.

عتيقه فروش پيش از آنكه از خانه روستايي خارج شود ، نگاهي به تغار كذايي كرد و مشغول خواندن خطوط و ديدن نقاشي اطراف آن شد ، در اين حال با خونسردي گفت : عمو جان ! اين گربه ممكن است در راه تشنه اش بشود ، خوب است من اين تغار را هم با خودم ببرم ، قيمتش را هم حاضرم بپردازم.

دهاتي رو به جانب عتيقه فروش كرد و گفت : قربان ! من به اين وسيله ، تا به حال پنج عدد گربه فروخته ام !....



reply | flag *

داستان‌های کوتاه کودکان باید ابتدا به یک دنیای جذاب و شگفت‌انگیز معرفی کنند که کودکان را به خود جلب کنند. این داستان‌ها باید دارای شخصیت‌های جذاب و قابل ارتباط باشند که با مشکلات و مواجهات مختلفی در طول داستان روبرو می‌شوند. همچنین، وجود یک پیام آموزنده و انسانی که کودکان بتوانند از آن استفاده کنند، از ویژگی‌های حیاتی داستان‌های کوتاه کودکان است.

 

علاوه بر این، داستان‌های کوتاه برای کودکان باید به زبانی ساده و قابل درک نوشته شوند که کودکان بتوانند به راحتی درک کنند. از اصطلاحات پیچیده و جملات دشوار باید پرهیز شود و به جای آن از اصطلاحات و واژگانی که در دایره لغت کودکان قرار دارد، استفاده شود. همچنین، استفاده از تصاویر رنگارنگ و جذاب می‌تواند به جلب توجه کودکان کمک کند و داستان را برای آن‌ها جذاب‌تر کند. در نهایت، اهمیت ارتباط مخاطب با داستان نیز بسیار مهم است؛ بنابراین داستان‌هایی که به نیازها و تجربیات کودکان احترام می‌گذارند و از طریق شخصیت‌ها و موقعیت‌های داستان ارتباط برقرار می‌کنند، از نظر ادبی بهترین داستان‌ کوتاه کودکان قلمداد می‌شوند.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.